مرتضی

مرتضی

جعفری
مرتضی

مرتضی

جعفری

ایران یمن را به خورد عربستان و آمریکا نمی دهد


http://i.alalam.ir/news/Image/650x375/2015/03/02/alalam_635609247958288076_25f_4x3.jpg


ریاض و واشنگتن که نتوانستند با روی کار آمدن قیام کنندگان شیعه حوثی سازش کنند که می خواهند یمن را از فساد مالی و تقسیم ناعادلانه قدرت بین مذاهب و قبایل رها کنند و سعی می نمایند به وابستگی کشور خود به عربستان سعودی و سایر پادشاهی های محافظه کار ارتجاعی حاشیه خلیج فارس پایان دهند، در تلاش هستند تا کفه ترازوی خود را سنگین تر بکنند. در این شرایطِ مداخله گستاخانه و بی اصول آمریکا و عربستان سعودی در امور داخلی یمن، ایران به کمک یمن شتافت زیرا نمی تواند برادران ایمانی خود را به خورد وهابیون عربستانی و حامیان آمریکایی آنها بدهد که تنها چیزی که از یمن می خواهند، به دست آوردن منابع نفت و گاز این کشور است. به محض اینکه آمریکایی ها و سعودی ها به این واقعیت پی بردند، فوراً واکنش تجاوزکارانه ای از خود نشان دادند. ساعت 9 صبح 3 دسامبر در نزدیکی محل اقامت سفیر ایران در صنعا، انفجار رخ داد که خوشبختانه خود سفیر در آن موقع آنجا نبود.


تروریسم، سلاح عادی آمریکا و عربستان سعودی است

البته می توان به راحتی این جرم را به گردن انصار الشریعه، سازمان تروریستی تشکیل شده از القاعده و برخی گروه های اسلامی، انداخت و توضیح داد که گویا افراطیون سنی به شیعیان انقلابی حمله کردند. ولی تنها ابلهان می توانند این توضیحات را باور کنند. همه در صنعاء هم فهمیدند که سرویس های ویژه ایالات متحده و پادشاهی عربستان سعودی پشتیبان این عملیات تخریبی هستند که از طریق واسطه ها، شبه نظامیان داعش و انصار الشریعه را برای این عملیات استخدام کردند و خوب می دانستند که سفیر ایران در آن موقع در مقر خود نخواهد بود. هدف آنها، ارعاب بود. اگر می خواستند سفیر را ترور کنند، حتماً این کار را می کردند. در یمن انجام این کار آسان است. لذا بدین وسیله به تهران هشدار دادند که در امور یمن مداخله نکند. علاوه بر آن، ایالات متحده از این بابت ناراحت است که در بن غازی سفیر آمریکایی توسط نیروهایی کشته شد که خود سرویس های ویژه ایالات متحده پرورانده بودند. ولی به سفرای کشورهای دیگر دست نمی زنند. البته علت اینکه به سفرای دیگر کاری ندارند این است که دولت های آنها بر خلاف واشنگتن پررویی نمی کنند. ولی اینکه آمریکایی ها اغلب از خدمات اشرار و تروریست ها استفاده می کنند، واقعیت شناخته شده ای است. کافی است عملیات مجاهدین افغانستان علیه اتحاد شوروی، القاعده علیه شوروی و «اخوان المسلمین» علیه حسنی مبارک در مصر و نیز تشکیل داعش برای سرنگونی بشار اسد در سوریه و غیره به خاطر آورده شود.

سعودی ها نیز به همین اندازه شریک این گناه هستند. کافی است شخصیت اسامه بن لادن و حمایت سعودی ها  از القاعده، سازماندهی کودتا در مصر با اتکا بر «اخوان المسلمین»، حمایت مالی و مسلحانه از داعش و جبهه النصره در سوریه و عراق، تحریک افراطی گری و جدایی طلبی در شمال قفقاز و سواحل ولگا از طریق مأموران سرویس های ویژه سعودی و از جمله عمل تروریستی اخیر در گروزنی در چارچوب تلاش های آمریکا و عربستان در جهت براندازی ثبات روسیه و سرنگونی رژیم فعلی ولادیمیر پوتین به خاطر آورده شود. سرنگونی رژیم ایران و عوض کردن آن با دولت غرب گرا و نیز از بین بردن توان هسته ای جمهوری اسلامی ایران از جمله اهداف آنهاست. واشنگتن و ریاض به همین علت نگران افزایش نقس و نفوذ ایران در شبه جزیره عربستان به خصوص در یمن، شکم نرم داخلی این پادشاهی هستند.


اوضاع یمن

اوضاع این کشور در پی تشکیل اخیر هیأت دولت «فنی» یمن که از تکنوکرات های حرفه ای تشکیل شده است، تا حدودی آرامش خود را باز یافته ولی مانند سابق در آستانه گذر به مناقشه مسلحانه ای است که هر آن می تواند بروز کند. حوثی ها بر پایتخت و بزرگترین شهرهای قسمت های شمالی و مرکزی کشور و از جمله حدیده مهمترین بندر در دریای سرخ، و نیز بر تعز که در مرز شمال و جنوب واقع شده است و فرودگاه پایتخت، تلویزیون و رادیو و همه نهادهای راهبردی، وزارتخانه ها و نهادهای دیگر نظارت بر قرار کرده اند. نمایندگان مختار آنها در همه مؤسسات دولتی نشسته و با کنترل جریان های پول این مؤسسات، جلوی طرح های فساد مالی را می گیرند.

 تنها جنوب کشور و عدن مرکز آن خارج از حیطه نظارت حوثی ها باقی مانده اند. ظهور حوثی ها در استان های جنوبی با اسلحه در دست قدغن است. به نظر می آید که قیام کنندگان شیعه از ترس تلفات سنگین و تشویق یمن جنوبی برای احیای دولت مستقل خود، به سوی جنوب حرکت نخواهند کرد. مسأله جنوب با وجود شمار کثیر شبه نظامیان اسلام گرا در این قسمت کشور و به خصوص در حضرموت و استان های شرقی ارتباط دارد. علاوه بر این شبه نظامیان که در چارچوب سازمان «انصار الشریعه» («القاعده شبه جزیره عربستان» سابق) متحد شده اند، گروه های اسلام گرای سنی دیگر هم فعالیت می کنند. آنها مشغول نبردهای فعال با حوثی ها و بازمانده های ارتش یمن هستند در حالی که پهپاد های آمریکایی به مواضع آنها ضربات وارد می کنند. آمریکایی ها ابتدا می خواهند از پس اسلام گرایان بر آیند و سپس به جان حوثی ها بیفتند زیرا واشنگتن اعتقاد دارد که ایران که پشتیبان «انصار الله» می باشد، می خواهد در یمن حکومت شیعی ایجاد کند و با جلب یمن به مدار نفوذ خود، از آن برای اعمال فشار بر عربستان سعودی از جنوب استفاده نماید.

همه می فهمند که ریاض به تجاوز مسلحانه به یمن دست نخواهد زد زیرا پادشاهی سعودی از درون از هم می پاشد و ارتش سعودی به لحاظ نظامی چندان قوی نیست. به علاوه، قبایل شیعه یمنی و سعودی مانند اسماعیلیان نجران، در مناطق مرزی بین عربستان سعودی و یمن سکونت دارند. در این شرایط آمریکایی ها از حماقت خود در سال 2012 خشمگین شده است که به انقلاب رنگین علیه علی عبدالله صالح رئیس جمهور سابق یمن دست زده بودند. آمریکا و عربستان سعودی نگران آن هستند که یمن به علت رویارویی طولانی به چند قسمت شیعی در شمال و در صنعا (با احیای امامت زیدی که در سال 1962 وجود داشت)، سنی در مرکز به پایتخت احتمالی تعز، قسمت نیمه لاییک جنوبی به پایتختی عدن و قسمت تروریستی اسلام گرا در بخش شرقی جنوب کشور (مانند داعش در عراق و سوریه) به پایتختی مکلا، تجزیه شود. داعش هم آغاز عملیات جنگی در یمن را اعلام کرده است. همچنین گزینه عراقی می تواند عملی شود که ناظر بر جنگ داخلی طولانی بر مبنای رویارویی شیعه و سنی و با مشارکت گروهک های متعدد تروریستی است.


نقش ایران

آمریکایی ها و سعودی ها بر همین اساس شایعاتی پخش می کنند که گویا ایران حاضر است از راه مسلحانه از حوثی ها پشتیبانی کند و در یمن مستقر گردد. ولی حتی کسی که تار و پود این حوادث را نداند، می فهمد که تهران هرگز نیروهای خود را به یمن نخواهد فرستاد. بدیهی است که در دسته های مسلح انصار الله مستشاران نظامی به خصوص از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حضور دارند ولی آنها در عملیات جنگی شرکت نمی کنند. هدف آنها، آموزش دادن شبه نظامیان حوثی است. تردیدی نیست که ایران به آنها کمک می کند زیرا بندر حدیده هم در دست قیام کنندگان شیعه قرار دارد. ولی هدف تهران نه ایجاد تکیه گاه برای هجوم به عربستان سعودی از جنوب بلکه کمک به شیعیان حوثی در مقابله با تجاوز بی پرده آمریکا و عربستان سعودی است که می توانند بر اسلام گرایان سازمان «اصلاح» و واحد های کنگره قبایل متکی شوند. گفتنی است که اطلاعاتی درباره آغاز تماس ها بین نمایندگان اصلاح و انصار الشریعه درباره تشریک مساعی در مقابله با «خطر شیعی» به دست آمده است. در این شرایط ایران قطعاً نمی تواند حوثی ها را به حال خود گذاشته و به خورد واشنگتن و ریاض بدهد زیرا در این صورت سعودی ها به سرکوب شدید تر شیعیان در کشورهای دیگر و در داخل عربستان سعودی خواهند پرداخت. طرح محرمانه سرنگونی بشار اسد در سوریه به بهانه جنگ با داعش که اواخر ماه سپتامبر سال جاری در جده تحت فشار سعودی ها تأیید شد، در دسترس افکار عمومی قرار گرفته است. در عراق با دولت شیعیان با استفاده از داعش مبارزه می کنند. دور جدید مقابله با حزب الله لبنان با مشارکت اسراییل شروع می شود. سعودی ها از نو حضور نظامی خود را در بحرین تقویت می کنند که آنجا دوباره ناآرامی اکثریت شیعه کشور شروع شده است. احتمال ظهور قوس شیعی در امداد مرزهای عربستان سعودی، ترس همیشگی خاندان آل سعود است.

در حالی که عربستان سعودی و اسراییل دست ایالات متحده را می پیچانند و سعی می کنند جمهوری اسلامی را که سیاست مستقل خود را دنبال کرده و با گسترش سلطه سعودی به منطقه خلیج فارس و خاور میانه مقابله می کند، له کنند، ایران باید چکار کند؟ ایران فقط می تواند به هر وسیله ممکن مقاومت کند زیرا در غیر این صورت به یکی از اقمار ایالات متحده و شرکای وهابی آن تبدیل خواهد شد. باید افزود که تهران قصد ندارد یمن را به شبه مستعمره خود تبدیل کند که عربستان سعودی با کویت، قطر و بحرین همین کار را کرده است. تهران در صدد است به تثبیت اوضاع یمن و ایجاد ساختارهای محکم حکومتی در این کشور با عنایت به منافع همه نیرو هایی کمک کند که طرفدار وحدت و عدالت در یمن هستند. ایران مایل است به توسعه اقتصاد این کشور مساعدت کند. ولی به این منظور باید در این کشور صلح برقرار کند در حالی که ایالات متحده و عربستان سعودی چنین فرصتی را فراهم نمی کنند. در این شرایط ایران مجبور است به منظور برقراری صلح و ثبات در شبه جزیره عربستان به کمک یمن بشتابد.


اینطور که پیداست حوثی ها قادرند با مساعدت ایران نظم برقرار کرده و استحاله کشور خود به دولت شکوفایی را تأمین کنند که کسی نتواند به طور خشن و بی نزاکت در امور داخلی آن مداخله کند. تا زمانی که آمریکا و عربستان سعودی در امور این کشور عربستان جنوبی مداخله کنند، ایران نقش مهمی ایفا خواهد کرد. ایران، عامل ثبات و ضامن آن است که مردم یمن خودشان سرنوشت خود را تعیین کنند. ایران با نزاکت فراوان، بدون توسل به اسلحه و بمباران های طرفین درگیر این کار را می کند. ملت های منطقه بر همین اساس یک بار دیگر به اهمیت تحکیم مواضع و نفوذ ایران در این منطقه بر خلاف نیروهایی پی می برند که می خواهند به وسیله سرکوب حقوق و آزادی ها حکومت کنند، منابع طبیعی غارت کنند، خون بریزند و از مصیبت های ملت یمن و کشورهای عربی دیگر سود ببرند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.